براساس این خبر در ماههای آتی و در شرایطی که مدتزمان زیادی تا پایان ماموریت دولت دهم باقینمانده، قرار است بنیاد سینمایی فارابی به موسسهای خصوصی مبدل شود. چنان که بولتن نیوز نوشته در فرایند خصوصیسازی فارابی این بنیاد به مسئولان حال حاضر سازمان سینمایی واگذار خواهد شد. تغییر در ماموریتهای بنیاد سینمایی فارابی یکی از دلمشغولیهای مدیران سینمایی فعلی بوده است. با تغییر چارت مدیریت سینما از معاونت به سازمان قرار بود فارابی هم مشمول تغییراتی ساختاری شود که این اتفاق چنان که انتظار میرفت رخ نداد. حتی واگذار کردن برخی مسئولیتهای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به فارابی مثل حمایت از فیلماولیها هم خیلی توسط مدیریت و بدنه فارابی جدی گرفته نشد. بنیادی که سال1362 تاسیس شد و اولین مدیرعاملش در همان ابتدای کار اعلام کرد سینمای ایران زمانی که بتواند روی پای خود بایستد دیگر نیازی به وجود فارابی نخواهد بود؛ شرایطی که البته هرگز به وجود نیامد و این بنیاد با تمام فرازونشیبهایش نقش کلیدی خود را در این سالها حفظ کرد. این نکته که مدیران سازمان سینمایی قصد دارند با تغییر دولت نیز همچنان در حلقه تصمیمگیریهای سینمایی باقی بمانند قابل درک است ولی خصوصی کردن فارابی و فراهم کردن مقدمات تبدیل این نهاد به موسسهای با مالکیت چند نفر، چندان امکانپذیر به نظر نمیرسد.
2 - تعداد هنرمندانی که برای شرکت در انتخابات شوراها اعلام کاندیداتوری میکنند هر روز بیشتر میشود. به نظر میرسد موجی به راه افتاده که هنرمندان را ترغیب به اعلام کاندیداتوری در انتخابات شوراهای شهر کرده است. دلایل چنین رخدادی را چگونه باید تحلیل کرد؟ تمایل جامعه هنری به مشارکت در مدیریت شهر با توجه به کارکردهای فرهنگی شوراها قابل درک است ولی به نظر نمیرسد بسیاری از چهرههایی که تا امروز کاندیدای انتخابات شوراها شدهاند برنامهای برای بسط و گسترش فعالیتهای فرهنگی داشته باشند. بازیگر جوانی که بیشتر به واسطه چهرهای فتوژنیک به سینما آمده و کارنامه هنری چندان پرباری هم ندارد بعید است بتواند در ساماندهی فعالیتهای فرهنگی شهر نقش موثری بازی کند و از سوی دیگر به نظر میرسد برخی از هنرمندان نه به صورت خودجوش که براساس دعوت گروههای سیاسی اقدام به ثبتنام در انتخابات شوراها کردهاند؛ انتخاباتی که مشارکت همه آحاد جامعه در آن میتواند به تکثر و تنوع بینجامد ولی این میزان اشتیاق اهالی سینما برای حضور در آن چندان قابل درک به نظر نمیرسد.
3 - وزیر ارشاد که برای پاسخ به پرسشهای یک عضو کمیسیون اقتصادی به مجلس رفته بود در پاسخ به سوال نمایندهای که اختصاص 30میلیارد تومان بودجه به سینمای فاخر را فاقد نتیجه مناسب دانسته بود به نکتهای اشاره کرد که قابل تامل به نظر میرسد. سیدمحمدحسینی در بخشی از صحبتهایش در خانه ملت به فیلمی که درباره دوره کودکی پیامبر(ص) در حال ساخت است اشاره کرد و گفت: «ساخت این فیلم طبیعی است که هزینههای فراوانی داشته باشد و برای ساخت فیلمی که میخواهد عصر پیامبر را نشان دهد، اعتباری دو برابر آنچه در طول یک سال در سینما هزینه میشود، باید لحاظ شود».
اشاره وزیر به فیلم محمد(ص) به کارگردانی مجید مجیدی است؛ فیلمی که وزارت ارشاد هیچ سهمی در فراهم کردن بودجهاش نداشته و جز دادن پروانه ساخت هیچ اقدامی برای این پروژه سینمایی انجام نداده است. بهتر بود وزیر محترم ارشاد درباره فیلمهای به اصطلاح فاخر توضیح میداد که با هزینههای میلیاردی ساخته شدند و برخی از آنها که در جشنواره سیویکم فجر به نمایش درآمدند مصداق بارز هدردادن بیتالمال به شمار میآیند.